جمله ها یی از جنس احساس...(دلنوشته)
میان میلیارد ها میلیارد انسانی که روی این کره ی خاکی زندگی می کنند و
تیلیاردها تیلیارد حرف و جمله ای که هر روز میانشان رد و بدل میشود,
گاهی شدیدا جای چیزی را خالی احساس می کنم!...
چیزی که اگر نباشد(که نیست!!!)شاید بیهوده جلوه کند این همه کار و تلاش و دوندگی...!
گاهی جای جمله ها و کلمه هایی از جنس احساس در میان حرف ها خالیست...!!
جای واژه هایی از عشق و دوست داشتن که از قلب سرچشمه بگیرد و
روی زبان ها جاری شود...!
پس کجا اند این جمله ها!؟!؟
مدت هاست که در میان حرف های انسان ها ,
دنبالشان میگردم ولی هرچه بیشتر می گردم , کمتر می یابم...!!!
چه شده آن حس دوست داشتن؟؟؟!!؟
کجا رفته آن احساس و عشقی که خداوند به ما انسان ها هدیه کرد,
تا به زندگی خود رنگ بپاشیم و معنا بدهیم و از آن استفاده کنیم
تا طعم خوشبختی را به واسطه ی آن بچشیم!!!؟
چرا گاهی استفاده می کنیم ولی نه به معنای واقعی ,
آن ها جمله هایی از جنس احساس نیستند,
بلکه جمله هایی هستند که فقط شکل احساس اند و بوی نیرنگ و ریا می دهند...!
بوی خیانت و دروغ...!!!
چه قدر جای جمله هایی از جنس احساس در زندگی ما خالیست...
چه قدر جایشان خالیست...!!!!