شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ بچه که بودم بابام منو برد بهداري واکسن بزنم تا چشمم خورد به آمپول خون گريه ميکردم ,التماس ميکردم چند نفر گرفته بودنم منم زجه ميزدم(بار روانيش خعلي زياد بود) الکل رو که زد به بازوم گفتم تمومه کارم به عنوان آخرين حرفم گفتم *يـــــــا حـسيــــــــــــــــــن شهيــــــد* آقا همه پرسنل بهداري از خنده موزاييک ميخوردن :))
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top