• وبلاگ : دلنوشته هاي يه عاشق!
  • يادداشت : هستم،ولي انگار نيستم...(درد نوشته)
  • نظرات : 3 خصوصي ، 8 عمومي
  • پارسي يار : 1 علاقه ، 2 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    از فردا شهادت ها همه فرق ميکنند...
    عاشقان در ميدان دلربايي ميکنند...
    سرها مثل اميرالمومنين ميشود...
    پهلو ها را مثل حضرت زهرا ميکنند...
    اين ميدان خاکش بوي مدينه ميدهد
    کينه هاي قديمي را وا ميکنند...
    .
    .
    .
    پدر دست بر فرق شکافته ميگيرد... آهش بلند ميشود... بابا... بابا
    داغ پدرش هم تازه ميشود...
    بابا! پهلويم درد ميکند... انگار شبيه مادرم زهرا استخوانم شکسته است...