• وبلاگ : دلنوشته هاي يه عاشق!
  • يادداشت : عشق چيست...؟(دلنوشته)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    خيلي جالب و زيبا بود
    پاسخ

    ممنون,لطف داريد!بازم بهم سر بزنيد!

    وبت جالبه
    پاسخ

    خيلي ممنون...
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ چهارشنبه 31 خرداد 91 نوشته (عشق چيست...؟(دلنوشته)) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    ممنون از لطفتون...:) با آرزو ي موفقيت براي شماراستي ميشه بپرسم چرا نوشته هاي من با اين که عکس دارند همون 3 امتياز رو ميگيرند؟!؟!؟!
    سلام . شبتون بخير . عيدتون مبارک
    اين مطلب زير به نظرم مفيد اومد و واسه همين واستون ارسال کردم.

    معناي عشق و عاشق

    تا انسان عاشق نشود، عشق را به نحو حضوري درک نمي‌کند؛ پس عشق يافتني است، نه بافتني و امر صرف و خالص و بسيط تحت اسم و رسم و لقب و وصف در نيايد؛ از اين رو عشق قابل تعريف نيست. سنايي چنين سروده است:

    اي بي خبر از سوخته و سوختني عشق آمدني بود، نه آموختني

    مولوي نيز چنين انشاد کرده است:

    گرچه تفسير زبان روشنتر است ليک عشق بي‌زبان، روشنتر است

    مفهوم آن هم يک امر ذهني است، پس آن خود عشق نيست. آنچه مهم است اين که انسان بايد به خود عشق برسد.

    لغت‌نويسان عشق را اينگونه معنا مي‌کنند: درگذشتن از حد دوستي ، اعم از اينکه در پارسايي باشد يا در فسق و آن مأخوذ از "عشقه" است و ‌آن گياهي است که بردرختي بپيچد و آن را خشک کند و خود با طراوت باقي بماند؛ لذا اگر گياه عشق روح انسان، درخت تن او را احاطه کند، او را نسبت به زرق برق دنيا خشک و بي‌حرکت و نسبت به محبوب و معشوق شيفته و بي‌قرار مي‌کند.

    اگر عشق انسان به شهوات به فعليت درآيد، روح تابع تن مي‌گردد و اگر روح انسان و عشق معنوي او رشد کند، جسم و تن بناچار تابع روح مي‌گردد و تن به زحمت و رنج مي‌افتد. مولوي در اين بابت مي‌‌گويد:

    خشم و شهوت،‌ وصف حيوانـــي بـــود مهر و رقّت،‌ وصــــف انســـانــي بــود

    اين چنين خاصيتي در آدمـــي اســـت مهر، حيوان را کم است،‌آن از کمي است

    عرفا معتقدند: بنياد هستي ، بر عشق به يک مرکز به نام خدا نهاده شده است و آن يک نوع جنب و جوششي است که سراسر وجود را فراگرفته است(1).

    در ازل پرتـو حسنـــت زتجلـي دم زد عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد

    روايت مي‌کنند: مَنْ عَشَقَ وعفّ و کتم و مات، ماتَ شهيدا(2). هرکه عاشق شود و عفت نفس پيش بگيرد و رازدار باشد و بميرد، شهيد مرده است. ( منبع : http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=140466&Keyword=%D8%B9%D8%B4%D9%82+%D8%AF%D8%B1+%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA )

    خوشحال ميشم قابل بدونيد سربزنيد

    با خدا و موفق باشيد

    يا علي


    پاسخ

    خيلي ممنون...موفق باشيد!